وقتی تفکر ما درست شود، حس ما سالم می شود، الگوها را می بینیم که همه همدرد هستیم و در راستای حس سالم داشتن تلاش می کنیم و آن موقع است که من یک همسفر اثرگذار می شوم. تغییر نمی توانم بدهم ولی می توانم اثرگذار باشم. این اثرگذاری را میتوان دقیقاً در خانواده حس کرد. تمام اینها ناشی از پذیرش، شناخت خود و شناخت جلسه و پذیرش تفکر سروج است.

موضوع کارگاه آموزشی همسفران: جاذبه و دافعه در سفر

استاد: همسفر ابراهیمی

تاریخ: دوشنبه 1402/9/27

جاذبه به معنی کشش و جذب نسبت به هر چیزی یا هر موضوعی و دافعه به معنی دفع و دور شدن از آن است.

در زندگی شخصی خود و در ارتباط با دیگران، ممکن است جذب یک سری افراد شویم و از در کنار آنها بودن، حس خوبی به ما دست بدهد و دوست داریم با آنها معاشرت داشته باشیم یا برعکس افرادی هستند که حتی اگر آنها تمایل به معاشرت با ما داشته باشند ولی ما هیچ تمایلی نداریم. اما دلیل این جذب و دفع چیست؟ آیا این جذب فقط به دلیل هم سلیقه بودن و هم نظر بودن آنها با ماست یا به خاطر ادب، متانت، آداب صحیح زندگی و به طور کلی داشتن فضایل اخلاقی برای ما جاذبه دارند.

تعیین کننده جاذبه و دافعه دیگران در زندگی برای ما، خود ما هستیم. هیچ کس نمی تواند بهتر از خود ما تشخیص دهد که چقدر شناخت از خود داریم؟ چه هدفی در زندگی داریم؟ چقدر دوست داریم در راستای اهداف خود تلاش کنیم؟ چقدر تمایل داریم با افراد برنامه ریز و هدفمند معاشرت داشته باشیم؟ ما همیشه شبیه افرادی می شویم که با آنها معاشرت داریم و برای همین در جلسات وقتی در کنار هم قرار می گیریم، رشد می کنیم.

در جلسات هم این جذب و دفع است. در ابتدای ورود، هنوز شناخت و آگاهی کافی راجع به جلسات نداریم، نمی دانیم برویم یا بمانیم، اما با دیدن الگوها و درمان شدگان و همسفرانی که بیمار مصرف کننده داشته اند و مدتهاست می آیند و در هر جایگاهی در حال خدمت هستند، به این باور می رسیم که این افراد دقیقاً گذشته ما هستند و می توانند آینده من تازه وارد باشند. همچنین تفکرات منفی، خستگی ها و ناامیدی هایی که ما را احاطه کرده بود، به مرور کمرنگ می شود و جذب اولیه این چنین شکل می گیرد. ولی برای ادامه سفر یک شناخت و پذیرش لازم است. درست است الگوها را می بینیم ولی خود ما با پذیرش تفکر سروج تعیین کننده ادامه راه هستیم.

با پذیرش اینکه راه درمان اینجاست، به مرحله بعدی وارد می شویم و آن این است که شناختی از خود داشته باشیم. بدانیم خواهان چه هستیم و برای چه می خواهیم در جلسات باشیم. هرچند اینجا جایی است که درمان اعتیاد در آن صورت می گیرد ولی اگر زودخواه باشیم و بخواهم زود به نتیجه برسیم، اینجا نمی تواند به ما کمکی بکند و از طرف خودمان به واسطه نداشتن صبوری، و تفکری که زائیده منفیات است به خود ضربه می زنیم و باعث دفع خودمان می شویم.

بنابراین مهم است که در ابتدا جنس تفکرات خود را بشناسیم، بدانیم با چه تفکراتی، با چه خواسته هایی و با چه پیش زمینه ای به این جلسات آمده ایم. بدانیم با تفکر ناسالم، حس ما هم بد می شود. شروع به بهانه جویی می کنیم و هر صحبتی را نمی پذیریم و نهایتاً به شخص گرایی می رسیم و این مانع بزرگ در جهت رشد ماست. زیرا همیشه گفته اند نبینید که می گوید ببینید چه می گوید.

در نهایت، فکر ناسالم، اجازه نمی دهد الگوها را ببینیم و حس های ما هم ناسالم می شود و به جایی می رسد که با دلایل واهی که برای خود می آوریم، دیگر به جلسات نمی آییم و این همان قرار گرفتن در بن بست و دافعه جلسات است. اما جذب دقیقاً برعکس این است. وقتی تفکر ما درست شود، حس ما سالم می شود، الگوها را می بینیم که همه همدرد هستیم و در راستای حس سالم داشتن تلاش می کنیم و آن موقع است که من یک همسفر اثرگذار می شوم. تغییر نمی توانم بدهم ولی می توانم اثرگذار باشم. این اثرگذاری را میتوان دقیقاً در خانواده حس کرد. تمام اینها ناشی از پذیرش، شناخت خود و شناخت جلسه و پذیرش تفکر سروج است.

اینکه چقدر استعداد و توانایی داریم تعیین کننده جذب نیست، مهم این است که استمرار و مداومت و پشتکار داشته باشیم. حرکت درست رو به جلو باشد، هرچند کم باشد. اگر با آن نوع تفکر، بگوییم نمی توانم، نمی شود، یعنی خودمان باعث دفع می شویم.

همه ما دارای یک سری معلومات هستیم ولی باید قبل از ورود به جلسات همه را پشت در بگذاریم و بیاییم، ذهن را خالی کنیم تا بتوانیم آموزشی هرچند کوچک بگیریم. زیرا اینجا آموزشهایی در رابطه با اعتیاد داده می شود که هیچ کجا نیست.

با هر نقد و تذکری دلیل آن را در خود بیابیم، هرجا صحبتی می شود که باب میل ما نیست به خود چرا بگوییم. این مانع دفع می شود زیرا هر نقد و تذکری که از طرف تفکر سروج از طریق راهنما، سرلژیون و مسئولین به ما داده می شود، به صلاح ماست.

عوامل جذب ما در جلسات، نظم، قانون، مقررات، انضباط، به روز بودن و کارگاهی بودن جلسات است. یکی از عوامل مهم دیگر جذب، تشکیل لژیون بعد از جلسه است که می توان خیلی راحت شاید صحبتهایی که در جلسه انجام نشده مورد گفتگو قرار بگیرد. البته با یک بار همه چیز را متوجه نمی شویم و هر بار که می آییم برداشت متفاوتی داریم. بنابراین آنچه باعث دفع می شود فقط نوع برداشت و تفکر و کج فهمی و برداشت غلط خود ماست وگرنه کسی با ما خصومت ندارد چون همه هدف جلسات جذب است.

دوستانی که در این زمینه مشارکت نمودند:

همسفران: غفاری- ابراهیمی2- توکلی- استکی- علیزاده- بی غم- قادری- باقری2- حریری- نریمانی- کشاورز- سبحانی-