تازه واردی که از بدو ورود با شرکت در جلسه شناخت اعتیاد، ناامیدی در درونش کمرنگ می شود، اولین جرقه جذب در او زده می شود. همین اولین جلسه انگیزه ای برای ادامه دادن راه به او می دهد و باعث می شود در کارگاه های آموزشی بعدی شرکت کند و هرچه بیشتر بیاید و آموزش بگیرد و بیشتر از دست بدهد هر آنچه از دست دادنی است، بیشتر جذب می شود.
موضوع کارگاه آموزشی مسافران: جاذبه و دافعه در سفر
استاد: مسافر سفر دوم علیرضا
تاریخ: شنبه 1402/9/25
نیرویی که ما را به خود جذب می کند جاذبه و نیرویی که ما را دفع کند، دافعه نامیده می شود. سفر هم یعنی حرکت از یک مبدأ معلوم به یک مقصد معلوم. که سفر مدنظر ما یک سفر درمانی است که شامل دو بُعد جسمانی و روحی و روانی یا همان جهانبینی است.
در طبیعت جاذبه زمین است که باعث کشش اجسام به سمت زمین می شود، در جلسات هم جاذبه سفر باعث کشش افراد به درمان می شود و اگر کسی تحت این جاذبه قرار نگیرد، دفع می شود یعنی از درمان دور می شود.
در سفرهای جغرافیایی، به ابزار و وسایل سفر، پول و همسفرانی که با ما هم نظر و همفکر باشند، نیاز داریم چون با وجود اینها سفر زیبا شده و از آن لذت می بریم و برای ما جاذبه دارد، اما اگر مشکلی برای هر یک از این عوامل پیش بیاید مثل تصادف، یا خراب شدن وسیله نقلیه یا بیماری خود یا همسفران، این سفر هیچ جذابیتی برای ما نخواهد داشت.
در مقوله درمان و در سفر درمانی هم به همین شکل است. برای اینکه این سفر جاذبه داشته باشد باید ابزار و وسایل لازم این سفر را مهیا کنیم. ابزار لازم برای سفر درمانی (هم جسم و هم روح)، در نظر گرفتن پروتکل درمان است. پروتکل درمان برای مسافران شامل دارو، آموزش و زمان است که اگر اینها را رعایت کنیم و آنچه را که باید از دست دهیم، خواه ناخواه این سفر جذاب می شود و ما را جذب می کند ولی اگر رفتاری غیر از قوانین و حرمتهای جلسات، داشته باشیم سفر جذابیتی ندارد و حالت دافعه ایجاد شده و خواه ناخواه از این سفر خارج می شویم.
تازه واردی که از بدو ورود با شرکت در جلسه شناخت اعتیاد، ناامیدی در درونش کمرنگ می شود، اولین جرقه جذب در او زده می شود. همین اولین جلسه انگیزه ای برای ادامه دادن راه به او می دهد و باعث می شود در کارگاه های آموزشی بعدی شرکت کند و هرچه بیشتر بیاید و آموزش بگیرد و بیشتر از دست بدهد هر آنچه از دست دادنی است، بیشتر جذب می شود. تا می رسد به جایی که با تنظیم دارو تا حدودی هارمونی و نظم در بدن او ایجاد می شود و اینجاست که می توان گفت سفر او را جذب کرده است.
اما افرادی که به جلسات می آیند ولی حاضر نیستند دانسته هایی که در ذهنشان است را کنار بگذارند، سفر برایشان جاذبه ای ندارد. با ذهنی شلوغ و مشوش نمی توانند آموزشی از جلسات بگیرند، چون فکر می کنند خودشان همه چیز را بلدند و همین نقطه شروع دفع و به مرور دور شدن از جلسات می شود. منیت و ذهن شلوغ از آفات درمان است و باعث دافعه می شود.
یکی از مواردی که باعث دافعه سفر می شود، روراست و صادق نبودن با راهنماست. چون باعث می شود همیشه نگران علائم غلطی باشیم که به راهنما می دهیم و راهنما هم بر اساس همان ها ما را تنظیم دارو می کند.
سفر درمانی هم ما را به سمت خود می کِشد و هم گاهی ما را می کُشد. یعنی هم جذب می کند و هم دفع. که خیلی مواقع همین دفع بسیار سازنده است. هرجا بخواهیم دور بزنیم، یا در سفر به سلیقه شخصی خود حرکت کنیم، راهنمایان چون همدرد ما هستند، همه را می بینند و می فهمند و ما را نقد می کنند و اگر واقعاً خواستار درمان باشیم، همین نقدها که به ظاهر دافعه است، ما را جذب سفر درمانی که همان سفر درونی جسم و روح است، می کند.
وقتی با دیدن الگوها، واقعاً جذب جلسات و درمان شده باشیم و انگیزه و پذیرش در ما ایجاد شده باشد و پروتکل درمان و قوانین نوشته و نانوشته را اجرا و حرمت پیشکسوت را رعایت کنیم، همه باعث جاذبه در سفر می شود.
دوستانی که در این زمینه مشارکت نمودند:
مسافران: جواد- ابراهیم- مصطفی- احسان(سفراول)- رضا- رسول- محمد1- حمید- اصغر- محمد2- هادی- حسین- حسن2- اسماعیل- آرش- میثم2- سعید-