جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.
جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.
غفلت یا هوشیاری

اگر در خدمت کردن غفلت داشته باشیم، و برای چیزی شدن بیاییم، آمدن ما تظاهر می شود و برای ارضای خواسته های خودمان می آییم و به چشم بر هم زدنی دچار غفلت می شویم. هوشیاری در از دست دادن عوامل غفلت مانند حبّ، بغض، خساست، کینه، خودبرتربینی، مصرف سیگار، مواد مخدر، و …است.

موضوع کارگاه آموزشی سفر دوم: غفلت یا هوشیاری

استاد: جناب آقای مفتون

تاریخ: دوشنبه 1402/9/20

 

خلاصه سخنان استاد:

این موضوع برای سفر دومی ها خیلی مهم و کلیدی است، چرا که سفر دوم برای مسافر و همسفر یک سفر خودشناسی است و درک غفلت یا هوشیاری می تواند کیفیت درمانی را برای خود فرد روشن کند.

غفلت یا هوشیاری مانند رانندگی در جاده است که راننده دچار خواب آلودگی می شود و از جاده خارج شده و با صدای ماشین یا شوک هوشیار می شود، اگر در آن حالت باز به رانندگی ادامه دهد یعنی غفلت، و هوشیاری یعنی همان لحظه بایستد و استراحت کند و خیلی از تصادفات به خاطر همین غفلت ها اتفاق افتاده است وبه بد یا خوب بودن آدم ها نیست.

حال اگر این مسأله را در زندگی و خدمت کردن بررسی کنیم متوجه آسیب های آن می شویم. چیزی که باعث می شود از خواب غفلت بیدار شویم، همان شوکی است که از بیرون با یک تذکر، یک حرکت، و یا یک جرقه به ما وارد می شود. ولی اگر این شوک و تذکر ما را ناراحت کند بدانیم همچنان در غفلت هستیم.

چرا شخص گرا می شویم؟

منیت است که باعث می شود به دنبال من های دیگری باشم تا با آنها ارتباط برقرار کنم. چون آن فرد را هم “من” می بینم و این همان غفلت است. من باید با تفکر فرد ارتباط داشته باشم نه اینکه به او وصل باشم؛ برخلاف اینکه گفتیم ما باید به تفکر درمان یا جلسات وصل باشیم، نه اینکه ارتباط داشته باشیم یعنی رفتار فرد روی من تأثیر مثبت یا منفی نداشته باشد.

اگر در خدمت کردن غفلت داشته باشیم، و برای چیزی شدن بیاییم، آمدن ما تظاهر می شود و برای ارضای خواسته های خودمان می آییم و به چشم بر هم زدنی دچار غفلت می شویم. هوشیاری در از دست دادن عوامل غفلت مانند حبّ، بغض، خساست، کینه، خودبرتربینی، مصرف سیگار، مواد مخدر، و …است.

ما در هر لحظه ممکن است درهر موضوعی به راحتی دچار غفلت شویم. اگر من با داشتن صفات ارزشی مانند، مهربانی، عطوفت، گذشت، تواضع، نوع دوستی و در کل همه حسنات، برای خود امتیاز قائل شوم و برج و بارویی بسازم، حتی اگر در ذهنم باشد، یواش یواش دچار غفلت می شوم وچون این صفات در من اصالت ندارد، همیشه خودم را قربانی میکنم که آن خودِ خود ساخته را حفظ کنم، تا مردم با همان دید من را نگاه کنند و این من هستم که اجازه می دهم غفلتها بر من غلبه کند و دایره شایستگی خود را روز به روز کوچکتر میکنم.

امروز هر کدام از ما خودمان را بررسی کنیم که چقدر در غفلت هستیم و چقدر هوشیار؟ ما زمانی می توانیم در هر مسأله ای به هوشیاری برسیم که از چند زاویه به مسائل نگاه کنیم یعنی تأمل داشته باشیم، و تک بعدی نگاه نکنیم. هوشیاری به یک باره نیست، باید از منیت بگذریم و اگر خدمتی داده می شود ببینم در حد واندازه من هست یا نه؛ و بدانیم همیشه باید به تفکر جلسات و درمان وصل باشیم نه به افراد و اعضاء؛ هر چقدر ما به این درک برسیم دایره شایستگی فرد فرد ما بزرگ می شود، و وقتی بزرگ شد، حوزه شایستگی تشکیلاتی ما بزرگتر می شود.

دوستانی که در این زمینه مشارکت کردند:

مسافران: میثم1- علیرضا2- علی1-  کیانوش- علی2- علیرضا1- حسین (ک).

همسفران: علیزاده- غلامی- سید محسنی- کشاورز- داروغه

مسئول کارگاه: همسفر حیدری
مسئول نظم کارگاه آموزشی: مسافر سفر دوم مهدی
2 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها